Auto Forwarding .......
اتفاقی که بیشتر به معجزه شبیه بود
این روزها اگه توی بازار گناباد مخصوصا دانشگاه آزاد اگه صحبت از شبیه خوانی ویا روستای روچی پیش بیاد حتما یکی خواهد پرسید که راستی ماجرای اسبی که به روستای شما آمده چیه ؟
یادم میاد شب تاسوعا بود تعدادی از بچه ها به مسئول هیئت پیشنهاد میدادند که امسال بریم وبرای تعزیه خوانی اسب کرایه کنیم امایک سری مشکلات بود که نمی شد این کار انجام بشه از جمله مشخص نبودن وضعیت جوی در روز عاشورا به هر ترتیب بچه ها قبول کردند که امسال این کار انجام نشه . روز عاشورا حول وحوش ساعت 11بود خبر شدیم که اسبی با پای خودش به داخل مدرسه آمده وبیرون هم نمیره وقتی از این ور و از آن ور موضوع را جویا شدیم صحبتها زیاد بود هرکسی حرفی میزد وتیکه ای از ماجرا را تعریف میکرد وهمه از کل ماجرا خبر نداشتند تا اینکه بعد از حدود یکی دو ساعت صاحب اسب هم آمد وتقریبا پازل ما تکمیل شد طبق گفته صاحب اسب :روز قبل از عاشورا از روستای سنو به قنبر آباد میرن تا اسبی را که پارسال کرایه کردن امسال هم برای اجرای مراسم به روستایشان ببرن (ناگفته نماند این همان اسبی بوده که پارسال بچه های مارفتن ولی چون قراربوده به روستای سنو کرایه بده به بچه های ما نداده )که اسب سرکش میشه و از آنجا فرار میکنه حالا به چه طریق به روچی میرسه معلوم نیست شب عاشورا از خانه حبیب قنبری بالای ده بچه هاش میبیننش وقتی میرن که بگیرن اسب دوباره فرار میکنه و در تاریکی شب دیده نمیشه اما صبح روز بعد که دارن نخل رو به سمت جاده مخابرات میبرن تعدادی از بچه ها اسب رو در زمینهای کنار مخابرات میبینن و میرن دنبال اسب تا به هر طریقی که هست بگیرین خلاصه اسب رو میگیرن و بدون زین ودهنه اسبی که روز قبلش سرکش بوده سوار میشن وبه مجلس امام حسین میارن .وقتی به صاحب اسب خبر میدن و او هم میاد به روستای ما ومیبینه اسبی که دیروز از او فرار کرده امروز در مجلس امام حسینه تصمیم میگیره که تا پایان مجلس اسب رو نگه داره تا تعزیه خوانان از آن استفاده کنن .میگن البته راست یا دروغش رو نمیدونم صاحب اسب گفته بخاطر این اتفاق از سال بعدهرسال روز عاشورا این اسب رو میارم به روچی که برای تعزیه امام حسین از آن استفاده کنن .
این تقریبا کل ماجرا بود حالا اگه باز هموطنان اطلاعات دقیق تری دارن میتونن برای ما ارسال کنن