تصویر ثابت


Auto Forwarding .......

شما ثانیه دیگر به بانک جاوا اسکریپت ایران منتقل می شوید
بدانید از تاریخچه روستای روچی - لطفابه سایت ما به آدرس roochi.ir مراجعه نمایید
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ای کمیل ! محبوب ترین چیزی که بندگان، پس از اقرار به خدا و اولیایش ، به درگاهش پیش می آورند، خویشتنداری، تحمّل و شکیبایی است . [امام علی علیه السلام ـ به کمیل بن زیاد ـ]
مشخصات مدیروبلاگ
 
قاسمی09151185733[6]
باسلام خدمت اهالی محترم روستا وبازدیدکنندگان عزیز ما آمده ایم تا با کمک جوانان روستا بتوانیم قدمی در جهت رفع مشکلات روستایمان روچی برداریم وبتوانیم وبلاگی را جهت جمع آوری اطلاعات ومعلوماتی که مورد نیاز شماست فراهم کنیم ازشما هم میخواهیم مارادراین راه یاری کنید باتشکر

خبر مایه

بخوانید آنچه را که تاکنون نمی دانستید

آیا میدانستید که آسیاب معروف روستا توسط چه کسی ساخته شده؟

آیا میدانستید که کدخداهای روچی در زمان قدیم چه کسانی بوده اند؟

آیا میدانستید محدوده روستا درقدیم تا کجا ها بوده است ؟

آیا میدانستید حسینیه قدیم روستا کجا قرارداشته است؟

آیا میدانستید که خانه خیرات که تا چند وقت دیگرخراب خواهد شد متعلق به چه کسی است؟

آیا میدانستید در روستای ما چند سوار کار بوده اند؟

آیا میدانستید در روستا چند دروازه وجود داشته است؟

ایا میدانستید دهمشیر یا دهن شیر کجا بوده وچرا به این اسم نامگذاری شده است؟

آیا میدانستید قلعه روستا در کجا بوده وچه استفاده هایی از آن می شده است؟

آیا میدانستید که آقای علیرضا قادری ساز زدن را از چه کسی یاد گرفته است؟

  اینها همه موضوعاتی است که میخواهم برای شما از تاریخچه آن بگویم شاید خیلی ها فکر کنند که این مطالب را کسی نمی داند اما باید به شما بگویم که این مطالب وشاید هم بیشتر ازاینها هنوز در ذهن وخاطر بزرگان روستای ما هست که ما جوانان امروزی روستا از آن بی خبریم .در مصاحبه ای که با آقای حاجی رضایی وغلامرضا شریف نیا داشتم مطالبی را از گذشته گفتند که برای من جای بسی تعجب بود با خودم گفتم چرا ما جوانان نباید این مطالب را بدانیم .به همین خاطر تصمیم گرفتم این مطالب را سرجمع کنم ودر طی چند یادداشت به مرور زمان برای شما بیان کنم .راجع به آسیاب محمد رضا (مرضا)که در حال حاضر از کار افتاده ومخروبه شده است وقتی از آنها پرسیدم اینجوری بیان کردند که در زمان قدیم ّ شخصی از افغانستان که به خان معروف بوده از داخل رود روستا به سمت فردوس وطبس درحال مسافرت بوده که متوجه میشه که اگر بتواندمسیر آب تغییر بدهد بطوری که شیب آن زیاد شود میتوان آسیاب آبی در آن محل درست کرد به همین خاطر به داخل روستا می آید ودنبال کسی میگردد تا بتواند با اوهمکاری کند واین کار را به پایان برساند آن زمان اوستا مهدی بوده که طبق گفته آنها پسر حاجی قربان و خانه اش در کنار خانه در حال حاضر رجبعلی کنیزی بوده .بعد از صحبت کردن با او وبعد از اعلام آمادگی او اوستا مهدی شروع به کار میکند و خاکها را با توجه به اینکه آن زمان فرقونی در کار نبوده با به قول خودمان (زمبر)شروع به کندن وبیرون آوردن خاک از نوبور میکند بطوری که شبها هم مشغول به کار بوده بعد از اتمام کار قرار شد زمانی که اوستا مهدی نوبور را تحویل دهد گوسفندی درآن محل ذبح شود اما ..... وقتی که مردم به آن محل میروند با جسم اوستا مهدی که وحشت زده بود روبرو میشوند بعد از تلاش مردم او کمی به حال می آید وقتی مردم دلیل این وحشت زدگی اورا میپرسند میگوید دیشب وقتی داخل نوبور بودم احساس کردم کسی مرا صدا میزند با خودم فکر کردم دخترم شاهی است اما وقتی بیرون آمدم چیزی را دیدم که فکر میکنم اجنه بود وخیلی ترسیدم و بعد از همین سخنان اوستا مهدی به خواب ابدی فرو میرود ودیگر نمی تواند شاهد وناظر براه افتادن این آسیاب باشد ودر نهایت گوسفندی که آورده بودند تا قربانی این آسیاب شود در مجلس عزای اوستا مهدی مصرف میشود.

منتظر مطالب بعدی ما باشید

نظرات شما

حمید رعنایی دوشنبه 25/3/1388 ساعتِ 11:7 عصر) (80.191.244.47)

مطالب شمابسیارجالب است ودقیقا همان چیزی است که نسل امروز باید بدانند وبه گذشتگان خود ببالند انشاء الله ادامه داشته باشد. 


88/3/22::: 11:54 ص
نظر()
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ سلام دوست خوبم تولدت مبارک


+ باسلام دوست خوبم تولدت مبارک
+ باسلام